عصر ۲۳ اسفند که میشود دلم هری میریزد پایین. دو سال قبل در روزنامه نشسته بودیم و داشتیم از سال رفته میگفتیم.
علیرضا مجمع – چند ماه قبل عباس کیارستمی با خطای پزشکی رفته بود و یکی دو ماه بعد از آن رفیق ما رضا رستمی یکهو شب تاسوعا سرش درد گرفت و رفت اتاق عمل و چند روز در کما و تمام.
مثل اینکه غدههای کوچکی در سرش داشت و دکتر گفته بود خوشخیم است. رفت اتاق عمل و وسط عمل دکتر(!) ناگهان متوجه میشود که غدهها را نمیبایست از بینی رضا ساکشن کند و بیرون بیاورد. چون در راه بیرون آوردن غدهها مویرگهای مغز پاره شد و خونریزی قطع نشد تا اینکه رضا رفت. این یکهو فهمیدن وسط عمل از آن اتفاقهایی است که شاهکار اتاقهای عمل ایران است.
در آن عصر ۲۳ اسفند نشسته بودم و داشتیم با رفقای «وقایع اتفاقیه» میگفتیم که چه خوب که امسال دارد تمام میشود و بیش از این مصیبت سرمان نیامد. در همین حال و احوال تلفنم زنگ خورد، اسم مریم نراقی رفیق دیگری از اهل قلم افتاد روی گوشی و به رسم معمول، تلفن را که برداشتم صدای لرزانش حکایت مرگی در همین نزدیکی را داد:
– علی رو خبر داری؟ درسته خبر؟
– نه، چی شده مگه؟
– برو ببین صفحه دنیای تصویر رو.
رفتم و دیدم و از همان لحظه زمان انگار دیگر مختصاتش برایم بیمعنی شد. پرت شدم به مسیج بازیهایی که با علی کردیم. در فیسبوک و تلگرام. یکی از آن مسیجها مربوط بود به شعری که گفتم برایش مینویسم و هیچ وقت ننوشتم:
– یه شعر از حافظ که دوست داری رو بگو، با این عکس پروفایلت هوس کردم یکی از شعرهای حضرت حافظ رو برات قلمی کنم.
– در این درگاه اگر سودی است با درویش خرسند است؛ خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
گیج و منگ فقط حس میکردم خبر غلط است. گفتم الان میآید تکذیبش میکند و میگوید پسرعمویم به رحمت خدا رفته. خودش که نیامد هیچ، کس دیگری هم نیامد تکذیبش کند. انگار خبر مرگ علی قطعیترین خبری بود که میتوانست در همان روزهای نزدیک به عید زهر به کام ما بریزد.
الان دقیق دو سال است که از مرگ علی گذشته است. آذر و امید تمام سعیشان را کردهاند که هر چه از علی یاد گرفتهاند در مجله و سایتش پیاده کنند. توقع زیاد است، اما نمیشود انتظار داشت همه علی معلم باشند. نمیشود. علی یکی بود. تمام شد. سودش را از این درگه گرفت و رفت. اما یادش مانده است، بی خودش.
هر سال ته هر زمستون یه هفته به عید، اتفاقی میافتد که قلب ما هری میریزد پایین. انگار خبر را الان گرفتهایم. و هنوز منتظریم خودش بیاید تکذیبش کند. خودش که نیامد هیچ، کس دیگری هم نمیآید.