ما را در شبکه های اجتماعی بیابید

نگاهی به هفت نقش‌آفرینی برجسته پانته‌آ بهرام به بهانه درخشش او در سریال «پوست شیر»

منتشر شده در

به مناسبت درخشش پانته‌آ بهرام در سریال «پوست شیر»، نگاهی انداخته‌ایم به تعدادی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه پربار این بازیگر.

به گزارش خبرنگار هفت خبر، بعضی از بازیگران بزرگ را با بازی در طیف خاصی از نقش‌ها به‌یاد می‌آوریم. با این وجود بعضی‌ها هستند که تقریبا از پس هر نقشی برمی‌آیند. با مرور کارنامه این بازیگران ممکن است به‌سختی بتوانیم شباهت‌های تکرارشونده‌ای پیدا کنیم اما آنها را همواره (حتی در آثار متوسط و ضعیف) موفق می‌بینیم. پانته‌آ بهرام متعلق به دسته دوم از بازیگران است. او در طول سال‌ها فعالیت هنری، طیف گسترده‌ای از نقش‌ها را ایفا کرده و تقریبا هر بار توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد. سریال «پوست شیر» نشان‌دهنده بخشی از توانایی‌های این بازیگر باهوش و قدرتمند است. به بهانه حضور به‌یادماندنی پانته‌آ بهرام در «پوست شیر»، هفت نقش‌آفرینی برجسته او در دو دهه اخیر را مرور کرده‌ایم.

چهارشنبه‌سوری (اصغر فرهادی/ ۱۳۸۴)

پانته‌آ بهرام در «چهارشنبه‌سوری» نقش سیمین را ایفا کرده است؛ زن همسایه مرتضی (حمید فرخ‌نژاد) و مژده (هدیه تهرانی) که به آرایشگری اشتغال دارد و مژده به رابطه احتمالی او با مرتضی مشکوک است. در شرایطی که بیشتر تمرکز فیلم روی سه شخصیت مژده، مرتضی و روحی (ترانه علیدوستی) است، سیمین ضلع چهارم مربع محسوب می‌شود. با توجه به این‌که در بیشتر دقایق با شخصیت مژده همراهیم، اگر «چهارشنبه‌سوری» قرار بود یک فیلم متعارف و معمولی باشد احتمالا باید نگاه بدبینانه‌ای نسبت به سیمین پیدا می‌کردیم. اما فرهادی تلاش کرده تا فرصت دیده‌شدن و جلب همدلی تماشاگر را برای تمام شخصیت‌ها فراهم کند. سیمین زن بی‌پناهی با عزت نفس بالا است. همین دوگانگی، کلیدی بوده که بهرام برای پیچیده‌تر ساختن نقش‌آفرینی‌اش به کار گرفته است. اوج توانایی بهرام را در سکانس تاثیرگذار گفت‌وگو با مرتضی در خودرو و لحظات پس از آن (که تنهایی سیمین را در خیابان‌ها در روز چهارشنبه‌سوری نشان می‌دهد) می‌بینیم. بهرام این دوگانگی شخصیتی را به‌شکلی بی‌تاکید و به‌شکل همزمان در این سکانس به تماشاگر منتقل می‌کند.

بهرام برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره فجر و بهترین بازیگر زن در جشن حافظ شد و تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن را در جشن خانه سینما به خود اختصاص داد.

 

بچه‌های ابدی (پوران درخشنده/ ۱۳۸۵)

اگر یکی از فیلم‌های پوران درخشنده را دیده باشید، می‌توانید مسیر دیگر فیلم‌های او را هم حدس بزنید. فیلم‌های او عموما ملودرام‌هایی در مورد مشکلات و دغدغه‌های صریح اجتماعی هستند که روایتی پرسوزوگداز دارند. یکی دیگر از ویژگی‌های تکرارشونده فیلم‌های او، محور قرار دادن یک مشکل در عین پرداختن به انواع دغدغه‌های جامعه است. «بچه‌های ابدی» هم از این قواعد مستثنی نیست. در این فیلم خانم درخشنده مشکلات شخصیت‌های دارای سندرم دان را بررسی می‌کند اما نگاهی هم به مشکلات دیگر جامعه می‌اندازد. بهرام در این فیلم نقش بزهکاری را بازی می‌کند که در بخشی از داستان با شخصیت اصلی روبه‌رو می‌شود. هر چند حضور پانته‌آ بهرام در این فیلم چندان طولانی نیست و شخصیتی که بازی کرده عمق چندانی پیدا نمی‌کند و با وجود این‌که «بچه‌های ابدی» در کارنامه پوران درخشنده فیلم شاخصی محسوب نمی‌شود اما بازی بهرام به‌قدری توجه کارشناسان را جلب کرد که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را از بیست‌وپنجمین دوره جشنواره فیلم فجر برای او به ارمغان آورد. بهرام همچنین در جشن دنیای تصویر و جشن خانه سینما هم برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزه شد.

 

پستچی سه بار در نمی‌زند (حسن فتحی/ ۱۳۸۷)

حسن فتحی در اکثر آثارش جایگاه ویژه‌ای برای زنان در نظر می‌گیرد. زنان آثار سینمایی و تلویزیونی فتحی عموما شخصیت‌هایی کنشگر و پیچیده هستند که فرصت مناسبی را برای هنرنمایی بازیگران فراهم می‌آورند. «پستچی سه بار در نمی‌زند» هم از این امر مستثنی نبود. در این فیلم تصویر دوگانه‌ای از زنان می‌بینیم: از یک‌طرف افرادی کینه‌ای و توطئه‌گر هستند و از سوی دیگر می‌فهمیم که همین ویژگی‌ها هم به‌واسطه ظلم تاریخی مردان به زنان در این سرزمین شکل گرفته است. پانته‌آ بهرام در این فیلم در نقش یک زن صیغه‌ای در زمانی ظاهر شده که مردسالاری کاملا در ایران رایج بود. با این وجود شخصیت مهوش و همسرش ابرام غیرت (امیر جعفری) خوب از پس هم برمی‌آیند! تقابل پانته‌آ بهرام و امیر جعفری (با دو نقش‌آفرینی درخشان) برخی از بهترین لحظات فیلم را رقم زده است.

 

هیچ (عبدالرضا کاهانی/ ۱۳۸۸)

پانته‌آ بهرام در «هیچ» در نقش یک زن نیمه‌لال هنرنمایی کرد. بازی در نقش یک فرد نیمه‌لال از جنبه‌هایی پیچیده‌تر از بازی در نقش یک فرد لال است چراکه بازیگر، علاوه بر لزوم استفاده از زبان بدن، باید به‌شکلی صداسازی کند که اغراق‌شده و تصنعی به‌نظر نرسد. اگر چنین نقشی را یک بازیگر متوسط بازی می‌کرد، ممکن بود در لحظاتی حتی خلاف ایده اولیه عمل کند اما بهرام با تسلطی مثال‌زدنی، بازی کنترل‌شده‌ای را از خود ارائه می‌دهد. در میان ستارگان پرتعداد «هیچ» (که تقریبا همگی بازی‌های خوبی از خود به نمایش گذاشته‌اند) بهرام یکی از بازیگرانی بود که هنرنمایی‌اش در این فیلم به چشم آمد.

 

بیگانه (بهرام توکلی/ ۱۳۹۲)

«بیگانه» به کارگردانی بهرام توکلی، اقتباسی بود از نمایشنامه ماندگار «اتوبوسی به‌نام هوس» (تنسی ویلیامز). پیچیده‌ترین شخصیت نمایشنامه بلانش دوبوآ بود که پانته‌آ بهرام عملا همان نقش را در فیلم توکلی ایفا کرده است. این شخصیت ترکیبی از احساسات متناقض است: هم خانواده‌اش را دوست دارد و هم از دست آنها عصبانی است؛ هم منزوی است و هم میل به ارتباط دارد؛ هم می‌خواهد روی پای خودش بایستد و هم در گذر زمان دچار فروپاشی شده است. پانته‌آ بهرام تمام این ابعاد را به‌شکل باورپذیری از طریق بازی خود منتقل کرد و به همین دلیل، با وجود این‌که «بیگانه» در مجموع نتوانست به‌اندازه بهترین ساخته‌های توکلی توجه منتقدان و مخاطبان جدی را به خود جلب کند اما بازی بهرام در این فیلم به چشم آمد.

بهرام برای بازی در «بیگانه» در جشن خانه سینما، جشن حافظ (جشن دنیای تصویر) و جشن انجمن منتقدان و نویسندگان نامزد دریافت جایزه شد.

 

شنای پروانه (محمد کارت/ ۱۳۹۸)

بسیاری از بازیگران در طول دهه‌های اخیر شعاری را با این مضمون تکرار کرده‌اند که: «نقش کوچک و بزرگ وجود ندارد بلکه بازیگر کوچک و بزرگ وجود دارد.» بعضی از نقش‌های کوتاه، درستی این نکته را به اثبات رسانده‌اند. شخصیت شاپور در «شنای پروانه»، یکی از همین نقش‌ها است. بهرام با گریمی خاص و با رفتاری مردانه، در حضور کوتاه خود به‌شکلی به‌یادماندنی به ما نشان داد که در جهان زمخت و بی‌رحم «شنای پروانه»، آدم‌ها برای بقا ناچارند به رنگ محیط درآیند (حتی اگر این کار به‌معنای دور شدن آنها از هویت واقعی‌شان باشد). شاپور از آن نقش‌های کوتاه به‌یادماندنی است که یک بازیگر خوب و باهوش آن را، به قول معروف، روی هوا می‌زند و این کاری بود که پانته‌آ بهرام انجام داد.

پوست شیر (جمشید محمودی/ ۱۴۰۱)

تازه‌ترین فعالیت بهرام در شبکه نمایش خانگی، احتمالا بهترین‌شان هم هست. نقش لیلا برزگر از آن نقش‌هایی است که کاملا قابلیت به‌چشم آمدن را دارد. لیلا آدمی است که شرایط دشواری را سپری کرده تا به یک ثبات ظاهری رسیده و حالا، به‌خاطر وقوع یک حادثه، انگار چند سال در زندگی به عقب پرتاب می‌شود و باید همه‌چیز را از صفر شروع کند. از سوی دیگر، لیلا باید پا روی درونیات خود گذاشته و، در مقاطعی، با فردی همکاری کند که از دید او مقصر اصلی این سقوط آزاد محسوب می‌شود. همین توضیح کوتاه نشان می‌دهد که لیلا از آن نقش‌هایی است که بازیگران شجاع و کوشا را سر شوق می‌آورد. در مورد لیلا مدام از فضایی که در آن دارد نقش بازی می‌کند به خلوت و نمایش خودِ واقعی‌اش پرت می‌شویم و همین دوگانگی، چالش اصلی بازیگر به شمار می‌آید که بهرام با توانایی همیشگی‌اش از پس آن برآمده است.

دیدگاهتان را بنویسید