ترانه علیدوستی یکی از بازیگران مطرح سینمای ایران است که جوایز گوناگونی از جشنوارههای سراسر جهان دریافت کرده و یکی از اعضای هیئت داوران برخی از جشنوارههای خارجی بوده است.
ترانه علیدوستی در سال ۱۳۸۰ در اولین تجربهٔ سینمایی خود برای فیلم «من، ترانه ۱۵ سال دارم» برندهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن از جشنوارهٔ فیلم فجر شد و پس از آن در آثار فیلمسازان برجستهای چون رسول صدرعاملی، واروژ کریممسیحی و اصغر فرهادی بازی کرد. در این گزارش به بررسی مهمترین نقشهای این بازیگر پرداختهایم.
پذیرایی ساده؛ ۱۳۹۰
لیلای «پذیرایی ساده» بیپروایی و شیطنتی دارد که هر کسی از عهده نمایش آن بر نمیآمد. با کمی بیاحتیاطی این نقش شکل کاریکاتوری به خود میگرفت و به جذابیتهای فیلم لطمه میزد. علیدوستی تلاش زیادی میکند تا جذابیت را با رازآمیزی ترکیب کند و تا حد زیادی هم موفق میشود. او در نحوه بیان دیالوگها با بالا بردن تن صدای خود سعی میکند اقتدار شخصیتش را تقویت کند و نگذارد در سکانسهای دونفره در کنار مانی حقیقی شخصیتش دست کم گرفته شود. علیدوستی «پذیرایی ساده» هر جا لازم باشد میتواند چهرهای معصوم هم به خودش بگیرد و آسیبپذیریهای نقشش را به رخ بکشد. «پذیرایی ساده» را شاید به همین دلایل بتوان از دشوارترین نقشهای کارنامه او به حساب آورد. چالشی که علیدوستی از پسش برآمده.
درباره الی…؛ ۱۳۸۷
الی در این فیلم دختر غریبهای است که با یک جمع دوستانه و پرشر و شور به سفر میرود. او خودش را تا جای ممکن از جمع آنها کنار میکشد. به جای دادن جوابهای سرراست، با لبخند سرش را پایین میاندازد. کم حرف است، اما این کم حرفی باعث نمیشود فکر کنیم شخصیت مرموزی دارد. علیدوستی در نقش الی به خوبی حسی مانند معذب بودن را به تماشاچی منتقل میکند. درواقع او غریبهای خجالتی در جمع است که با وجود کمرویی سعی میکند از پس موقعیتی که در آن قرار گرفته بربیاید. او کمرو، دوست داشتنی و گاهی مرموز است و بازی ترانه این پیچیدگی را در نقشی که فرصت چندانی برای حضور ندارد از کار درآورده.
من ترانه ۱۵ سال دارم؛ ۱۳۸۰
«من ترانه…» از آن فیلمهایی است که هر بازیگری دوست دارد در شروع حرفه بازیگریاش در پروندهاش داشته باشد. ترانه علیدوستی در آن زمان هجدهساله بود و این فیلم اولین تجربه بازیگری او به حساب میآمد. اولین تجربه اما سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را از بیستمین جشنواره فیلم فجر هم برایش آورد و نامش یک شبه به عنوان بازیگر سر زبانها افتاد. چهره معصوم و صدای لرزان علیدوستی/ «ترانه پرنیان» این فیلم را به یکی از ماندگارترین قصهها درباره چهرههای نوجوان تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد.
آسمان زرد کم عمق؛ ۱۳۹۱
ترانه علیدوستی در «آسمان زرد کم عمق» تقریبا هرچه در چنته دارد رو میکند. او در نقش زنی روانپریش و آشفته با ظاهری نامتعارف و نگاههایی که انگار به ناکجاآباد خیره شده اند، آهسته و پیوسته موتور درام را به حرکت در میآورد. علیدوستی با مکثهایش در گفتن دیالوگ ها، با سکوتهای بجا و میمیکهای کنترل شدهاش به خوبی در قالب این نقش فرو میرود و بازیاش را در طول قصه یکدست نگه میدارد. این نقش هیچ شباهتی به ترانه سرزنده «چهارشنبه سوری» یا ترانه معصوم «من ترانه…» و «درباره الی…» ندارد و به بازیگرش اجازه میدهد از کلیشههای مرسوم نقشهای روانپریش فراتر برود و به شخصیتی عمیق و تاثیرگذار تبدیل شود.
شهر زیبا؛ ۱۳۸۲
علیدوستی بعد از «من ترانه…» دو سال در مقابل دوربین هیچ کارگردانی نرفت. او که دوران راهنمایی در هنرستان موسیقی درس خوانده بود، در این دوره بیشتر وقتش را صرف موسیقی و نوشتن کرد تا این که اصغر فرهادی برای دومین فیلم بلند سینماییاش پیشنهاد بازی در نقش فیروزه در «شهر زیبا» را به او داد. این نقش تفاوتهای چشم گیری در اجرا با اولین تجربه بازیگری او داشت. ترانه در این فیلم نقش دختری فقیر و حاشیهنشین را بازی میکند. دختری سرسخت و مصمم که با اخم ها، نگاههای بُراق و فریادهای بلند چهره دیگری از بازیگریاش را به نمایش میگذارد.
زندگی مشترک آقای محمودی و بانو؛ ۱۳۹۱
ساناز در این فیلم دختر جوان و شیطانی است که سر و کارش با یک خانواده سنتی میافتد. ویژگی بازی علیدوستی در این فیلم اغراق بیش از حد در رفتارهایش با دیگران است. او با اغراق در لباس پوشیدن، حرف زدن و حتی نوع آرایش صورتش تلاش میکند توجه اطرافیان را به خودش جلب کند؛ میخواهد نامزد پولدارش باشد، یا مرد سنتی خانوادهای که یک چند روز مهمان آنهاست، یا حتی دختر نوجوانی که تازه با هم کلاسیهایش در حال تجربه رابطه اجتماعی است.
چهارشنبه سوری؛ ۱۳۸۴
هر چند روحی «چهارشنبه سوری» هم دختری فقیر و حاشیهنشین است، اما سکوتها و خیره شدنهای ترانه علیدوستی به کارها و رفتارهای مژده (هدیه تهرانی) تفاوت زیادی با فیروزه «شهر زیبا» داشت. روحی، دختر سادهای که قبل از ورود به خانه مژده همه هم و غمش جمع کردن لباس عروسی است، بعد از یک صبح تا عصری که در این خانه میگذراند، تبدیل به زنی میشود که سکوتهایش نه از سادگی، که از سر تردید است.
استراحت مطلق؛ ۱۳۹۳
علیدوستی در «استراحت مطلق» با ته لهجه دامغانی، سمیرایی است که با یک بچه از دست شوهر آس و پاسش عاصی شده و تلاش میکند تا در شهر درندشتی مثل تهران گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. سمیرا زنی است که برای پیشبرد کارهایش تا حد زیادی خودش را به سادگی و معصومیت میزند. برای همین هم تقریبا همه دوستان مشترک او و همسرش با وجود مشکلات شخصی و خانوادگیای که دارند، دست به کار میشوند تا برای او سرپناه، پول و حتی یک شغل پیدا کنند. سمیرا با همین ظاهر غلط اندازش پیش صاحب کار سابقش میرود و از او درخواست کار میکند. ظاهری که هر چند برای اطرافیانش برملا نمیشود، اما تماشاچی به خوبی منفعت طلبی را در او احساس میکند.
کنعان؛ ۱۳۸۶
این فیلم سومین همکاری متوالی عیلدوستی با اصغر فرهادی بود. هرچند «کنعان» را مانی حقیقی کارگردانی کرد، اما فرهادی در نوشتن فیلمنامهاش نقش پررنگی داشت. علیدوستی در این فیلم نقش زنی به نام مینا را بازی کرد که به لحاظ سنی حداقل ده سال از سن واقعی ترانه در آن زمان بیشتر بود. در این فیلم دیگر از سادگی و معصومیت ترانه در نقشهای دیگرش خبری نیست و البته از تمجیدهایی که همیشه بازیهای او برایش به همراه داشت. خیلیها ترانه را انتخاب مناسبی برای این نقش ندانستند و با نامهربانی مینا و بازی ترانه را زیر سوال بردند؛ زنی که واقع بین، عصبی، پرخاشگر و تا حدی خودخواه است و دلیلی نمیبیند به هیچ کس درباره رفتارهایش توضیح دهد. او در برابر سوالهای خواهر و همسرش فقط سکوت میکند، رو بر میگرداند و در بهترین حالت جواب سربالا میدهد.
شهرزاد؛ ۱۳۹۴
«شهرزاد» اولین تجربه بازیگری ترانه علیدوستی در سریالی تلویزیونی است. داستان «شهرزاد» در سال ۳۲ میگذرد. ترانه در این سریال که فصل اولش تا پایان امسال ادامه خواهد داشت، دختری است سرکش، تحصیل کرده و حاضرجواب که در نهایت مجبور میشود به خواسته خانواده و شخصی به نام «بزرگ آقا» تن بدهد و با شخص دیگری ازدواج کند. ترانه در این سریال برخلاف نقشهای قبلی اش، حواسش به زندگی، اتفاقها و آدمهای دور و برش هست. او زنی آگاه به اتفاقهای اجتماعی و حتی سیاسی روز است. این ویژگیها باعث شده تا شخصیت شیرین شهرزاد نسبت به دیگر شخصیتهای ازن سریال همذات پنداری بیشتری در مخاطب برانگیزد و به یکی از برگ برندههای سریال تبدیل شود.
گزارش از: خشایار یحییزاده