یکی از نشانههای مهم بحران هویت و خودباختگی افراد و جوامع، نداشتن استقامت است. در مجموعه کنش و واکنشهای نیکان شاهد استقامتی هستیم که محصول خودباوری است.
یکی از نشانههای مهم بحران هویت و خودباختگی افراد و جوامع، نداشتن استقامت است. در مجموعه کنش و واکنشهای نیکان شاهد استقامتی هستیم که محصول خودباوری است، اما نکته ظریف ماجرا آن است که این مضمون به موازات گسترش در داستان و تسری یافتن به سایر شخصیتها، در پرتو خداباوری قرار میگیرد. از همینجاست که نشانههایی از دو مقوله مهم ایثار و پشتکار در رفتارها و کنشهای نیکان برجسته میشوند.
نیکان ابتدا برای نجات مادرش از زندان به دنبال جلب رضایت آسیب دیدگان از داروهای تقلبی است که مادرش ندانسته برگه توزیع آنها را امضا کرده است، اما او به تدریج در تعامل با آسیب دیدگان به مرحلهای از همدردی و همراهی میرسد که برای نجات جان همنوعش، دیگری را بر خود مقدم میدارد. تاجایی که موفق میشود با فروش خانه هزینه جراحی نجات بخش دختربچهای را تامین کند که کلیهاش بدلیل مصرف داروی تقلبی آسیب دیده است.
در سکانسی تاثیرگذار وقتی همه نگران مرگ و زندگی دختربچه هستند، نیکان با دیدن وضو گرفتن و نماز خواندن پدربزرگ دختربچه به یاد توصیه پدرش میافتد، اینکه اگر بیشتر از خودت برای آدمهای دیگر بخواهی خدا بیشتر صدایت را میشنود. اینجاست که او فارغ از دغدغه رضایت گرفتن برای آزادی مادرش از زندان، به درگاه خدا برای سلامتی دختربچه دعا میکند.
به این ترتیب شاهدیم که او با گذر از فردگرایی به جمع گرایی، به طور پیوسته در مسیر بلوغ معنوی و اخلاقی گام برمی دارد. نیکان همچنان نمونه خوبی برای تلاش و پشتکار است.
او همزمان با برعهده گرفتن مدیریت اقتصادی و عاطفی خانواده در غیاب مادر و پدرش، با وجود موانع تلاش میکند با خانواده آسیب دیدگان نیز ارتباط برقرار کند. نه تنها برای جبران آسیبهای وارد شده به این خانوادهها تلاش میکند، بلکه در این سیرِ ایثار و پشتکار، با اتکاء به خود و خانواده و جامعه و آدمهایش از آن هم فراتر رفته و همانطور که خودش به خودباوری میرسد، دیگران را نیز به خودباوری میرساند.
منبع: جوان آنلاین